جدول جو
جدول جو

معنی ره پیما - جستجوی لغت در جدول جو

ره پیما
راه پیما، آنکه به راهی می رود، رونده، مسافر، تندرو، اسب یا استر تندرو
تصویری از ره پیما
تصویر ره پیما
فرهنگ فارسی عمید
ره پیما
راه پیمای. راهرو. روندۀ طریق، مسافر و سیاح. (ناظم الاطباء) ، اندازه گیرندۀ راه. (ناظم الاطباء). رجوع به راه پیما و راه پیمای شود
لغت نامه دهخدا
ره پیما
مسافر و سیاح، راهرو، راهپیمای
تصویری از ره پیما
تصویر ره پیما
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مه سیما
تصویر مه سیما
(دخترانه)
آنکه صورتی چون ماه دارد، ماه سیما، مه (فارسی) + سیما (عربی)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از راه پیما
تصویر راه پیما
آنکه به راهی می رود، رونده، مسافر، تندرو، کنایه از اسب یا استر تندرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شب پیما
تصویر شب پیما
کسی که در شب راه می رود، آنکه شب را در بی خوابی و بی قراری می گذراند، شب زنده دار
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
راه پیمای. مخفف راه پیماینده. مسافر. (ناظم الاطباء). رهرو:
پایکوبان میشود زآوازۀ طبل رحیل
خویش را پیش از سفر چون راه پیماجمع کرد.
صائب تبریزی (از بهار عجم).
و رجوع به راه پیمای شود
لغت نامه دهخدا
(لَ / لِ بَ زَ دَ / دِ)
راه پیما. راه پیماینده. روندۀ راه. که راه طی کند. که راه پیماید. که راه رود. راهرو:
کعبه صفتند و راه پیما
باور کنی که آسمان و ماهند.
خاقانی.
و رجوع به راه پیما شود
لغت نامه دهخدا
(مُ / مِ اَ)
کشتی رودپیما، مقابل کشتی دریاپیما، کشتیی که مخصوص حرکت بر روی آب رودها ساخته شده باشد. کشتی رودنورد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(مَهْ)
ماه سیما. که دارای سیمایی چون ماه است. با سیمایی بسان ماه زیبا:
آفتاب فتح را هر دم طلوعی میدهد
از کلاه خسروی رخسار مه سیمای تو.
حافظ
لغت نامه دهخدا
تصویری از آب پیما
تصویر آب پیما
قایق روی آب رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب پیما
تصویر شب پیما
کسیکه در شب راه پیمائی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مه سیما
تصویر مه سیما
ماهرخ، خوشگل، زیبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه پیما
تصویر راه پیما
((پَ یا پِ))
راه پیماینده، راه رونده، مسافر، تندرو، سریع السیر، جمع راه پیمایان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب پیما
تصویر شب پیما
((~. پَ یا پِ))
شب بیدار، عاشق مهجور و بی قرار
فرهنگ فارسی معین